جلسهٔ ۲۶
یونگ - رویا
سهشنبه ۱۳۸۶/۱۲/۲۱ آخرین جلسهی سال ۱۳۸۶
برای اینکه بتوانیم نظریهی یونگ را توضیح دهیم ابتدا یک مجموعه fact که از رویاها بدست آمدهاند را طی این جلسه مطالعه میکنیم. فروید در مطالعهی رویاها اذعان دارد که ما کم کم به این نتیجه میرسیم که دانشهای باستانی چندان بیمعنا نبودهاند. تفاوت شیوهی جدید با شیوهی قدیم در این است که جنبههای تجربی غلبه دارد به این معنا که سعی میشود توسط مشاهداتی که تکرار میشوند سمبلهای رویا درک شوند.
درک سمبلیسم
تفسیر رویا و فهمیدن رویا در دین ما یک دانش لدنی یا مقدس است و حتی بعضی تلاش برای تعبیر رویا را یک جور فضولی کردن در عوالم معنوی میدانند. باید توجه داشت که تفسیر رویا مثل خیلی از علوم دیگه جزء علومی هستند که با یک سیر معنوی میتوان به آن رسید در واقع همانطور که در روان ما فرآیندهای انکودینگی هستند که از حقایق سمبلسازی میکنند واضح است که یک فرآیند روانی که بتوان آنها را دیکود کند هم ممکن است. آدمها وقتی از نظر روانی به یک کمالی میرسند بدون اینکه مطالعه کرده باشند یا مشاهده کرده باشند کانالهای تعبیر رویا در ذهنشان ایجاد میشود و این همان علم لدنی است که به پیامبران یا افراد صالح نسبت داده میشود مانند حضرت یوسف که بهنظر میآید دانشش جنبهی لدنی دارد. ولی این یک اشتباه بزرگ است که فکر کنیم که اگر یک دانشی جنبهی لدنی دارد ما به آن هیچ دسترسی نداریم. شاید بعد از عبور از یک مراحلی بتوان همهی دانشها را با طی یک سری مراحل کمال بدست آورد. مولانا مشاهدات عرفانیای دارد که مربوط به مسایل فیزیکی است در مورد گرد بودن زمین یا معلق بودن سیارات در فضا [۱]:
چون حکیمک اعتقادی کرده است | کسمان بیضه زمین چون زرده است | |
گفت سایل چون بماند این خاکدان | در میان این محیط آسمان | |
همچو قندیلی معلق در هوا | نه باسفل میرود نه بر علا | |
آن حکیمش گفت کز جذب سما | از جهات شش بماند اندر هوا | |
چون ز مقناطیس قبهی ریخته | درمیان ماند آهنی آویخته |
اینکه بتوان توسط مشاهدات عرفانی به علوم رسید به این معنی نیست که راه دستیابی به این علوم از پایین به بالا با مطالعه کردن بسته است - البته بعید است که بوسیلهی مشاهدات عرفانی کسی بتواند به فرمولها دست پیدا کند. تفسیر رویا نیز اینگونه است. هرچند برای سمبلهای رویا نمیتوان یک دیکشنری درست کرد چرا که معنی هر سمبل در رویا به متن رویا وابسته است. مثلا یک حیوان میتواند در رویا ظاهر شود و شما از آن بترسید یا نترسید ممکن است شکل ظاهریش در رویا مهم باشد یا یک کاری دارد انجام میدهد. اینکه چه وجهی از سمبلی که در رویا ظاهر شده غلبه دارد در تعبیرش تاثیر دارد.
در ریاضیات دقت بینهایت زیادی وجود دارد. شما یک گزاره را با دقت زیادی میتوان فهمید و هرجا آن گزاره ظاهر شود همان معنی را دارد که قبلا داشته. در طرف مقابل در دانش تعبیر رویا ابهام خیلی زیاد است. کسانی به یادگیری چنین دانشهایی نزدیکترند که با هنر سر و کار دارند. همانطور که در یک اثر هنری سمبلهایی وجود دارد یا عواطفی بیان شده که نمیتوان بطور دقیق آن را بیان کرد رویا نیز اینگونه است. داستانها معنای سمبلیک دارند چه نویسنده بخواهد و چه نخواهد. ذهن هنری از ابهام لذت میبرند و از چیزهای سر راست خوششان نمیآید. هنرمند مخصوصا در هنر مدرن چیزی خلق میکند که خواننده با آن درگیر شود و خودش معناهایی را کشف کند. هنرمندها میگویند اگر بخواهیم چیز خیلی مشخصی را بگوییم و خودمان هم میدانیم که چه میخواهیم بگوییم مقاله مینویسیم. یک نویسندهی معروف فرانسوی در تجربهی کار کردن با ژانر گودار فیلمساز معروف فرانسوی نقل میکند که یک روز پیشش آمد و گفت من یک ایدهی در مورد یک فیلم دارم و خیلی هیجانزده بود. گفت در مورد یک مردی است که شاید هم زن باشد از فرانسه راه میافتد به سمت سوییس و شاید هم یک جای دیگر برود.... نویسنده میگوید بعد از مدتی صحبت متوجه شد که او رفته سوییس و در راه یک حس خیلی عمیقی دست داده و میخواد یک فیلمی بسازد که آن حس درش باشد و خودش هم نمیداند که آن location آن حس را در او ایجاد کرده یا چیز دیگری. یک هنرمند واقعی معمولا همچین حالتی دارد. هنرمند ذهنش پر از ابهام است و خودآگاهیش موقع خلق اثری خیلی فعال نیست به خاطر همین است که به دلایل یونگی در آثار هنری حقایق عظیمی گاهی ظاهر میشوند که خود هنرمند از آن آگاه نیست. بنابراین به همین دلیل است که این شیوههای جدید نقد در دهههای اخیر که روی کنار گذاشتن قصد مولف تاکید دارند. هنرمند در خودآگاهیش فکر میکند که یک چیزی را بیان کرده ولی ناخودآگاهش در خلق اثر هنری حتی ممکن است نقض آنچه در خودآگاه اوست را آفریده باشد. به همین دلیل است که خیلی وقتها مصاحبه با هنرمندها بعضا گمراه کننده باشد. در یک مصاحبه در مورد مرد مرده با جیمجارموش. از او پرسیده شده بود که در فیلم در مورد چه چیزی میخواستی صحبت کنی؟ جواب داده بود دربارهی تنباکو. جیمجارموش در مورد تنباکو و سیگار کشیدن عقایدی دارد ولی خیلی چیزهای مهمتر در آن فیلم هست. مثلا این فیلم یکی از ستایشآمیزترین فیلمها در مورد فرهنگ سرخپوستهاست در برابر فرهنگ کثیفی که سفیدپوستان وارد آمریکای شمالی کردند.
به این نکته توجه کنید که کسانی که در دانشکدههای فنی هستند محتملا استعداد هنری کمتری دارند و چیزی که در اینجور دانشجوها قوی است استعداد ریاضی است. ولی از طرف مقابل اگر کسی اون بخش از وجودش را که ضعیف مانده تقویت کند به یک جور کمال میرسد. به این دو نکتهی همزمان توجه داشته باشید.
غیر از اینکه در درک سمبلهای رویا باید به متن رویا مراجعه کرد و نمیتوان از دیکشنری استفاده کرد یونگ حتی به این حالت افراطی معتقد است که حتی یک تک رویا هم به عنوان یک واحد مستقل معنا نمیدهد بلکه سلسلهی رویا هستند که مهم هستند. حتی دو رویای متوالی روی معنای هم تاثیر میگذارند. آدمی که ذهن ریاضی دارد از همچین وضعیتی فرار میکند. کلا science تلاش برای مبهم نبودن و یکتا معنا کردن پیدههاست. در ریاضیات و sicence تلاش بر این است که معانی تخت باشند. اصلا در ریاضی در تلاش بر این است که معانی همان چیزی باشند که نوشته میشوند و لایهی دیگری وجود نداشته باشد. دیدگاه formalism که دیدگاه غالب عملی فعلی است معنیاش همین است یعنی ریاضیات همان چیزی است که نوشته میشود نه آن چیزی که در ذهن ما بعد از خواندن گزاره ظاهر میشود. هیلبرت و پیروانش نهضتی داشتند که در ریاضیات همه چیز را اصل موضوعی بکنند. برعکس در نهضت شهودگرایی اصل شهود ماست. به این معنی که ما یک تصوراتی داریم و در ریاضیات سعی میکنیم که به صورت نماد آنها را نشان دهیم. formalism مثل این است که از دیدگاه نوروساینس ریاضیات را به بیرونیترین سطح مغز منتقل کنیم و شهود و معنا را در آن هرچه کمتر کنیم.
در این جلسه یک تعدادی سمبل و یک تعدادی از رویاها و معانی آنها بهطور بیشکل ذکر میشود. در جلسات آینده توضیح بیشتری در مورد تئوری پشت آنها داده میشود.
تعدادی رویا و معنی آن
مکانهای آشنا یا اعضای خانواده میتواند معنای خاصی برای آن فرد داشته باشد. چند وجهی بودن سمبلها به این علت است که وقتی در text قرار میگیرند از وجوه مختلف به آن ممکن است نگاه شود. مثلا ممکن است یک زنبور را ببنید و تاکید روی احساس زیبایی آن باشد یا آن را ببینید که در یک محفظهای حبس شده طبیعتا احساس خطر نیش زدن دیگر وجود ندارد. از چیزهایی که معنیهای ثابتتر دارند شروع میکنیم:
حیوانات
در کتاب آپلی آمده که همهی انسانها درونشان بهنوعی یک باغوحش دارند. انگار که این حیوانات بخشهایی از وجود ما را به نماد در میآورند.
شیر
ظاهر شدن گربهسانهای بزرگ شیر و ببر که درنده و خطرناک هستند. ظهورشان در رویا معمولا همراه با ترس است. اینها معمولا نشاندهندهی نیروهای غریزی یا شهوانی هستند که دارند خطرناک میشوند و میزان شدتش به اینکه چقدر خطر وجود دارد برمیگردد. یک کسی نقل کرد که چقدر وضع تهران بد شده خانمهایی ایستادند و بعضیها برایشان بوق میزنند و ... و بلافاصله بعدش گفت که چند روز متوالی است که در رویا خواب شیر میبیند. اینکه کسی توجهش در روز به این چیزها جلب میشود معنای خاصی دارد. کسی که مثلا مدام از قنادیها خرید میکند و بیرون غذا میخورد وقتی در خیابان تردد میکند توجهاش را این مغازهها جلب میکنند. یک دانشجویی رویایی تعریف میکند که یک شیر نر بزرگ را نشانده و دارد یالش را آرایش میکند. این رویا برخورد فانتزی این آدم را با این مسایل نشان میدهد انگار که او متوجه خطر اینها نیست. شیر بازیچه یا گربه نیست. رویا دارد رویکرد غلط این آدم را به تمسخر میکشد. به این نکته توجه کنید که به علت اینکه اکثر کسانی که سمبلهای رویا را تحلیل و جمعآوری کردهاند مرد بودهاند. با اطمینان کمتری میتوان گفت که در رویای زنها هم این سمبلها معنای یکسانی میدهند. مثلا گربهها در رویای مردها به زنها اشاره میکند و چیزهای زنانه بنابراین طبیعی خواهد بود که حالت عنانگسیختهی آن شیر باشد ولی شاید برای زنها چنین نباشد.
اسب/شغل/وسایل نقلیه (carrier)
اسب در رویای زنها اگر حالت منفیای نداشته باشد. مثلا رنگ خوبی داشته باشد سیاه نباشد به نوعی اشاره به شوهر یا مرد ایدهآل دارد. شباهتش هم این است که زنها سوار شوهرشان میشوند. وسایل نقلیه در رویا مردها هم به معنای تشکیل خانواده ظاهر میشود. چون که خانواده بخشی از carrier است. اون چیزی که ما در جامعه سوارش هستیم. شغل هم همچین حالتی دارد. قرار گرفتن در یک خانواده مثل قرار گرفتن در یک وضعیت اجتماعی خاص است. بین آدم مجرد و متاهل در نحوهی ظاهر شدنشان در اجتماع تفاوت وجود دارد. برای زنها بیشتر احساس سوار شدن وجود دارد و اصلا به طبیعت زن نزدیکتر است که شغلی نداشته باشد و از طریق خانواده گذران زندگی کند ولی مرد علاوه بر خانواده سوار شغل خودش هم هست. بنابراین اتومبیل در رویای مردها بیشتر به معنای شغل و کمتر به معنای تشکیل خانواده است. یک معنای سمبلیک دیگر آن بدن است وقتی معنای اجتماعی نداشته باشد چون ما سوار بدن خودمان هم هستیم.
به همان معنای carrier ما سوار شغل خودمان هم هستیم. این سمبلیسم از اینجا میآید که حس ما نسبت به شغلمان با حسمان نسبت به سوار چیزی شدن با هم قرابتی دارند. اگر خود را در یک وسیلهی نقلیه مثل اتوبوس که تحت فشار باشید یا بیرون خیلی شلوغ باشد به معنای این است که زندگی شغلی پرتنشی دارید و کارهاتان خوب پیش نمیرود.
خود دکتر چند سال قبل کار در دانشگاه را به دلیل یک سری تنشها رها کرد و به مرکز تحقیقات رفت و همچنین حج رفت. خواب خود دکتر بعد از برگشتن از حج: در یک جادهی خیلی شلوغ که تقریبا همهی ماشینها وایساده بودند تصمیم میگیرد که از ماشین پیاده شود و پیاده برود خانه هرچند که اگر در ماشین هم میماند به خانه میرسید. پیاده وارد یک سری جاهای عجیب و غریب شد و وارد مسجدالنبی شد و یک حس مذهبی خیلی عمیقی در رویا بود بعد مسجدالحرام را دید و با یک احساس خیلی خوبی رویا خاتمه یافت. انگار که رویا تاییدی بر ترک دانشگاه شریف بود.
برای مردها اتومبیل میتواند اشاره به carrier یا نحوهی سلوک اجتماعی ما باشد که بخش عمدهی آن شغل است و یک بخشی از آن خانواده است. برای زنها carrier خیلی اشارهی بیشتری به خانواده دارد تا شغل. طبعیت زنانه اینطور است که توجه بیشتر به تشکیل خانواده است تا شغل.
اعتراض در مورد قسمت بالا از طرف یکی از خانمها. جواب: بهطور طبیعی فرهنگ سنتی به فرهنگ طبیعی نزدیکتر بوده تا فرهنگ مدرن که ساختگیتر است. خانمها هنوز هم همانطور خواب میبینند که قرنها پیش میدیدهاند. تقابلی بین فرهنگ و طبیعت است. حیوانات که فرهنگی ندارند رفتارهای غریزی خود را دارند. هرچه به دوران مدرن و پستمدرن نزدیک میشویم فرهنگ در مقابل طبیعت دارد طبیعت تقویت میشود. آدمهایی در مقابل طبیعت خودشان کارهایی میکنند که فرهنگ به آنها میگوید خوب است. مثل همجنسگرایی. نهتنها فرهنگ جدید میگوید عیبی ندارد بلکه حتی مد هم هست. مثلا در هالیوود هنرپیشههایی که اینکاره نیستند هم برای خودشان شایعاتی درست میکنند. یک زن میتواند در رویا شغل خودش را بهصورت اتومبیل ببیند ولی تشکیل خانواده را به صورت اسب. توجه کنید که اسب که طبیعیتر است به تشکیل خانواده اشاره دارد.
رویای تکراری خانمی که سنش بالا رفته بود و ازدواج نکرده بود: در یک جنگلی هست و احساس میکند که اسبی دنبالش کرده و به شدت میترسد. فرار میکند و اسب دنبالش میآید. وارد کلبهای میشود و اسب هم وارد کلبه میشود. رویا اشاره به ترس این خانم از تشکیل خانواده و مردهاست. کلبه سمبل تکراری خانواده است یک حس صمیمیت هم درش هست. کلبه یک خانهی کوچکتر است که حالت خصوصیتر و صمیمیتر دارد. خود این خانم همیشه برایش عجیب بود که چرا از این اسب فرار میکند و میگفت حتی نسبت به این اسب احساس خوبی هم دارد.
مار و زنبور
هم زنبور و هم مار و هر موجودی که نیش میزند میتوانند در این رده قرار بگیرند. نیش زنبور مثل مار کشنده نیست. شکستهای عشقی در زندگی مردها به شکل گزیده شدن توسط زنبور ظاهر میشود مخصوصا زنبور یک دانه است. اگر یک گله زنبور حمله کنند بعید است که اشاره به یک رابطهی خصوصی داشته باشد. ممکن است فرد دارد وارد یک ماجرایی میشود که واضح است منجر به شکست میشود و رویای گزیده شدن را ببیند.
یک روای خیلی واضح گروه حشرات مزاحم معمولا اشاره به یک ناراحتیهایی که اعصاب آدم را خورد میکنند دارند. در فشارهای عصبی ممکن است رویایی دیده شود که در آن ابری از پشهها به سمت رویابین میآید یا گروهی از مورچهها دارند نزدیک میشوند یا روی بدن راه میروند. ناراحتیهای عصبی و چیزهایی که سیستم اعصاب را تحت تاثیر قرار میدهد با حملهی حشرات ریز شباهتی دارد. حتی ما واژهی مورمور شدن را هم داریم برای وقتی که اعصابمان خورد است. کلا گروه زیاد حشرات اگر احساس ترس زیاد هم باشد میتواند نشانهی مورد حملهی عصبی واقع شدن باشد.
رویای خود دکتر: در یک دورهای که فشار کاری خیلی زیادی وجود داشت مثلا برای ۱۰ یا ۱۵ روز یک شب که خوابم بهم خورده بود. بعد از برگشت به تهران قرص خوابآور خورد که حتما بخوابد چند تا هم خوردم. شب در رویا دیدم که خیلی پشه در فضا هست و من خیلی حشرهکش زدم و حتی خود حشرهکش خودم را اذیت میکرد.
عنکبوت
عنکبوت در رویای مردها اشاره به زن به معنای خیلی بد از آن جهت که میتواند یک مرد را اسیر کند. زن عنکبوتی یک چهرهی اساطیری است در اساطیر مرد عنکبوتی نداریم (در دنیای مدرن در زبان شما هر چیز مهملی را مثل مرد عنکبوتی میتوان ساخت. حتی مرد عنکبوتی با تارهایش شکلیک میکند که فاکنشن مردانه است!) شباهت عنکبوت به زن این است که سلاحهای زنانه که عاطفی هستند و خیلی لطیف هستند مرد را به دام میاندازد. مرد کلا در رابطهی با زن یک احساس اینکه گیر افتاده است دارد. زن کلا این استعداد را دارد که از عواطف استفاده کند و در جنبهی منفی آن را تبدیل به دام کند. یک مقدار وحشتناکتر از عنکبوت هشتپا است که میتواند در رویای مرد به یک زن نیرومند مثل مادر سلطهگر که او را گرفتار کرده اشاره کند. در فرهنگ ما مادر خیلی مقدس شمرده میشود ولی نه لزوما در روانکاوی.
در هنر قرن بیستم خیلی اشاره به روابط مخرب خانوادگی زیاد است. نمونهی اغراقشدهی وحشتناک آن برگمان است. در شرق فکر کردن به جنبههای منفی خانواده تابو است. در فیلم سونات پاییزی[۲] که فیلم خیلی قدرتمندی از لحاظ سینمایی است چهرهی مادری نمایش میدهد که چطور فرزندانش را تخریب میکند. این احساسی که مادرها دارند که بچههایشان ازدواج نکنند یا رقابت مادرشوهر و عروس در فرهنگ ما نمایشدهندهی همین است.
فردی یک سری خواب عنکوت دیده بود: شرایطی که داشت از کشور خارج میشد. ولی همسرش نهایت تلاشش را میکرد که نشود. یک چیزهای عاطفی پیش بیارد یا مریض شود. انگار که احساسی در زنش بود که دارد از دستش میرود یا از دام خارج میشود.
بعضی از انواع عنکبوت مادهها نرها را بعد از جفتگیری میکنند. انگار که در نوع عنکبوت ماده به نر غلبه دارد. در ادبیات هم اشاره به اصطلاح تار عاطفی وجود دارد. کلا آثار وجود یک رابطهی عاطفی به شکل تار میتواند باقی بماند.
مار
مار به یک معنای خیلی نزدیک به جنسی بین زن و مرد ظاهر میشود. مار خیلی خطرناکتر و جنسیتر و کمتر عاطفیتر نماد آسیبهای جنسی است. در یک رابطهی عاطفی بالاخره غرایز جنسی هم جهتگیری پیدا میکند. یک دختری در دوران نامزدی که بهنظر میآمد که خیلی خوب پیش میرود در رویایی که با حس خیلی خوبی مثل گردش شروع شده بود میبیند که در یک چمنزاری مورد تعقیب یک مار قرار گرفته بود. چند بار با دیدن چنین خوابهایی این فرد با فریاد از خواب میپرد. این نامزدی در مدت کوتاهی به هم خورد و این آدم دچار مشکلاتی از جهت روانی شد. انگار که تمام غرایزیش برای ازدواج آماده شده بود و یک دفعه این نیرویی که از درون بیرون میآمد به طور مخربی به درون منعکس شده بود. با وجود اینکه خیلی شهرت دارد که مار یک سمبل مردانه است ولی در رویای مردها هم به معنای جنسی ظاهر میشود.
یک مرد یک افسر ارتش بود که یونگ مراجعه کرده بود. آدم توداری بود. یکی از رویاهایش این بود که در یک کوره راهی دارد میرود و یک مار پاشنهی پایش را میزند. در تورات هم چنین چیزی آماده. ماری که پاشنهی پا را میزند به آسیب جنسی اشاره دارد. بعد از اصرار یونگ به اینکه آیا ماجرای عشقی داشته یا نه. یک دفعه سرخ شد و ماجرایی را تعریف کرد در حالیکه میگفت اصلا برای من مهم نبوده. با یک دختری نامزد بوده رفته ماموریت نظامی و بعد دیده که ازدواج کرده و خیلی خویشتنداری کرده و حتی در مراسم ازدواجش شرکت کرده بود. یونگ اشاره میکند که وقتی ما این مساله مواجه شد و آن را بیرون ریخت مشکلاتش حل شد.
هم مرد و هم زن رویاهای دستشویی رفتن میبینند که مربوط به مسایل عاطفی میشوند. شباهتش هم این است که هرچند وقت یک بار یک چیزهای زایدی در ما جمع میشوند که باید تخلیه شوند. مردها به طور خاص رابطهی جنسی صرف با زن را به صورت دستشویی میبینند. رابطهی مرد با زن وقتی تا حدی تنزل کرده باشد که فقط یک چیزی در بدن خالی میشود با چنین سمبلی بیان میشود. زنهای خیابانی به صورت دستشویی عمومی ظاهر میشوند. حتی رویای زن میتواند این معنا را داشته باشد. وقتی یک زن به این تن میدهد که با مردان زیادی ارتباط داشته باشد چنین رویایی ظاهر میشود.
دختری خواب دیده بود که در یک جایی مثل پارک یک دستشویی عمومی است با یک صف طویل و خیلی بوی بدی میدهد. به علت شلوغی زیاد و حات تعفنی که داشت این آدم منصرف میشود. در راه یک دستشویی خالی تمیز هم میبیدید ولی تصمیش را گرفته بود که برود خانه. انگار که این فرد تجربیاتی مثل استفاده از دستشویی عمومی را داشته و منزجر شده و حتی از یک رابطهی طبیعی سالم هم دارد صرفنظر میکند.
گربه
گربه به عنوان تمثیل زنانه در رویا به یک معنای مثبتتری ظاهر میشود. گربه خیلی تمیز است و به زیبایی خود اهمیت میدهد و ناز دارد. حس مردها به یک جنبههای وجود زن شبیه گربه است. گربه طوری است که آدم دوست دارد نوازشش کند ولی سگ را کمتر نوازش میکنند. در اساطیر زن گربهای داریم. این ضربالمثلی که باید گربه را دم حجله کشت که به مردها آموزش داده میشود که جنبهی ناز و ادا را در زنها بکشند بسیار احمقانه است. این جنبهی گربهای زن قسمتی از وجود زن است که کشتن آن چیزی را از رابطه و خانواده میکاهد. مرد باید حوصلهی این را داشته باشد که نه تنها ناز و ادای زنانه را تحمل کند بلکه خوشش هم بیاید.
روباه کم و بیش نزدیک به جنبههای گربهای همراه با کمی مکر و حیلهی زنانه است.
پرنده
بهترین نماد زن در رویا پرندهای است که به دلیلی زیبایی تاثیر گذار است. پرنده اشاره به آن روح زنانه دارد.
خواب دکتر: دکتر بعد از صحبت در مورد جنبههای مثبت زن و اینکه مردسالاری ارزشهای متفاوت زنها را ناچیز میبیند در رویا میبیند که جایی مثل حومهش شهر منتظر سوار ماشین شدن است یک پرندهای شبیه طاوس یا بزرگتر که سر و گردن خیلی زیبا با رنگها و تاج خیلی قشنگ که این احساس وجود داشت که او یک زن آشنایی است آمد جلو و گفت که تو حاضری خودت زن باشی. قسمت بعد رویا این بود که دکتر همین رویا را دارد برای دانشجوها در جلسات تعریف میکند. در رویا جواب دکتر این بود که نه.
پرنده از جهت زیباییش با زن شباهت دارد در واقع روح زن در رویا اینطور ظاهر میشود. پرنده بهطور طبیعی میتواند اشاره به قوهی خیال باشد وقتی که روی قوهی پروازش تاکید است نه روی زیباییاش به علت آزادی تخیل و خیال با آن.
تمثیل دیگر زن در رویای مرد که جنبهی مثبتی دارد دیدن زن به صورت مزرعه است. به این معنا که مرد به بلوغی روانی رسیده است که میفهمد که رابطهی مرد با زن فقط زیبایی نیست
بلکه موجود جدیدی میتواند خلق شود. رویاهایی که مربوط به کشاورزی و بذر پاشیدن و مزرعه است به چنینی احساسهای مردانهای نسبت به زن اشاره میکند و نشاندهندهی رشد روانی مرد است.
شما احساس دیدن روابط زناشویی را به صورت دستشویی را با احساس دیدن آن به صورت مزرعه مقایسه کنید. خیلی از مردها بعد از به وجود آوردن چند تا بچه باز به این حس نمیرسد.
یک وضعیت سطح بالای احساس جنسی مرد رسیدن به احساس پدرانه و حس بارورسازی است. در دوران مدرن معمولا مردها به چنین احساسی نمیرسند.
این بحثها مدخلی برای ورود به بحث آرکتایپ بود.
کتابها
کتابهای زیر برای مطالعه توصیه میشوند:
- ده هزار تعبیر خواب از پاملا بال[۳]
- رویا و تعبیر رویا از آپلی[۴]
- فرهنگ تعبیر خواب از تام چت ویند[۵] که کتاب خیلی خوبی است ولی قدیمیتر
مراجع
- ↑ دفتر اولی مثنوی: سبب حرمان اشقیا از دو جهان کی خسر الدنیا و اخرة
- ↑ سونات پاییزی
- ↑ ده هزار تعبیر خواب از پاملا بال
- ↑ رویا و تعبیر رویا از آپلی
- ↑ فرهنگ تعبیر خواب از تام چت ویند